حرف سخت

همیشه برام سخت بوده که بخوام جدی حرف بزنم یا رسمی ... مگه اینکه عصبانی بوده باشم و هرچی تو فکرم یهو مسلسل وار تو سر طرف مقابلم خالی کنم .... الانم دقیقاً همین حس و دارم مثل یه بچه 7ساله حرفمو زدم و وقتی ازم سوال کردن که چرا ؟ فقط نگاه کردم ... چرا نمیشه حرف و راحت و واضح گفت تو مواقع خاص .. از خودم و حرف زدنم راضی نبودم ..حالا همون حرفارو باید به یک آدم مهم تر بزنم که از اون قبلی برام خیلی سخت تره ، اینکه تو بخوای کاری .و انجام بدی و طرف مقابلت بخواد توجیه ت کنه و اصرار کنه همیشه برام سخت بوده و عذاب آور چون نمی تونم نه بگم  .. این موقع س که احساس ضعف  می کنم در صورتیکه من آدم ضعیفی نیستم ..... الان باید برم که برای اون آدم توضیح بدم که خیلی برام سخته ... اه ...استرس . آخرشم شاید گریه . :)

۲ نظر: